سی و سوم نه
باز هم تاخیر در نوشتن
دیروز کلی کار یدی انجام دادم وقتی که ذهن زود خسته می شود دست به کار می افتد. با خودم قرار گذاشته ام تنبلی را کنار بگذارم اگر نمی توانم کاری را انجام بدهم کار دیگری را پیش بگیرم یک جا ننشینم و جلو بروم. مثل رودخانه که پیش می رود اگر سنگی سر راهش را سد کند راه دیگری پیدا می کند و اگر سنگ خیلی بزرگ باشد مرداب می شود. از مرداب شدن به تو پناه می برم پروردگارا.